از زبان دیپلمات خودشان: لکه ننگی تاریخی برای جمهوری اسلامی


سایت حکومتی تابناک نوشته: برنامه “نفت در برابر غذا”، یکی از طرح‌های سازمان ملل متحد است که نشانه و نمادی از تحقق اهداف کشورهای تحریم کننده را به رخ جهانیان می‌کشد تا به آن‌ها ثابت کند که در صورت عدم پذیرش خواسته‌های استعمارگرایانه‌ی غرب، تا آن‌جا تحت فشار قرار خواهند گرفت که حتی توانایی استفاده‌ی بهینه از منابع ملی خود را نیز نداشته و برای رفع نیازهای اولیه نیز، نیازمند دیگر دولت‌ها خواهند شد.

شاید بهتر باشد چنین بیان کنیم که این سیاست، نوعی عملیات روانی محسوب می‌شود که بزرگ‌ترین هدف آن، بحرانی جلوه دادن اوضاع یک کشور و وابستگی آن به دیگر کشورها قلمداد می‌شود. زمانی که عنوان برنامه “نفت در برابر غذا”، با نام کشوری گره می‌خورد؛ این معنا به مردم آن کشور و نیز دیگر کشورها القا می‌شود که مردم کشور مورد هدف، همچون زندانیانی در کشور خود محبوس شده‌اند و بدترین شرایط در انتظار آن‌ها خواهد بود.

باید توجه داشت که این قبیل معاملات، معایب و آسیب‌های فراوانی دارند که مهم‌ترین آ‌ن‌ها، آسیب‌های اقتصادی حاصل شده از فروش نفت و عدم ورود ارز به داخل کشور است ضمن اینکه، ایران را ملزم به افزایش صادرات نفت می‌کند در حالی که تنها کالاهای مصرفی دریافت می‌کند و این به معنای هدر رفت منابع ملی است.

اینک باید منتظر پاسخ مسئولین به این سؤال باشیم که بنا به چه دلیل تخصصی و قانع کننده‌ای، معاملاتی از این دست را سودآور محسوب کرده‌اند؟! و آیا به‌راستی اوضاع کشور ما تا این اندازه بحرانی و وخیم شده است که طلای سیاه را برای چند لقمه غذا، روانه‌ی بازارهای کشورهای سودجو کنیم و خود از مزایای آن محروم شویم؟!

حسین موسویان، دیپلمات سابق جمهوری اسلامی پیش تر گفته بود: خدا نکند به نفت در برابر غذا برسیم. خدا نکند که چنین اتفاقی بیافتد، زیرا که لکه ننگی تاریخی برای ما خواهد بود.

فیلم؛ اینهم بانوی اول بیسواد جمهوری اسلامی در تلویزیون ونزوئلا

ایران؛ تفتیش عقاید دانش‌آموزان در امتحان نهایی: پرسشنامه اجباری


گزارش‌ برخی منابع آموزشی در ایران حاکی‌ است که امروز ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ ، همزمان با برگزاری امتحان نهایی دانش‌آموزان «پرسشنامه‌های اجباری در زمینه عقاید سیاسی، مذهبی و علایق قومی» میان شرکت‌کنندگان توزیع شده است.

یکی از معلمان در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی، این اقدام را «تفتیش عقاید» خواند و گفت: « پرسشنامه اجباری از دانش آموزان دوازدهمی در خصوص پایبندی به قوانین جمهوری اسلامی و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورها، ارائه شده است.»

در این پرسشنامه‌ها که تصاویر آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده از جمله این سوال‌ها مطرح شده است: « آیا اگر دین از سیاست جدا شود برای مملکت بهتر است،‌ آیا اداره مملکت در حال حاضر به بهترین نحو هست، آیا باید آنهایی که دیندار و مومن هستند در راس امور کشور باشند، آیا اگر دوباره متولد شوم، همین دین را انتخاب می‌کنم و یا آیا حجاب باید رعایت شود؟»

بنابراین گزارش‌ها، دانش‌آموزان کلاس دوازدهمی باید با گزینه‌های کاملا موافقم تا کاملا مخالفم، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دادند.

این آموزگار به بی‌بی‌سی گفت: «بسیاری از والدین دانش‌آموزان با اعلام نگرانی از آموزش و پرورش خواسته‌اند که پاسخگو باشد اما تاکنون آن وزارتخانه از ارائه توضیحاتی در این باره خودداری کرده است.»

بنابر این گزارش‌ها، امروز پرسشنامه دیگری با محوریت «قومی-منطقه‌ای» در میان دانش آموزان توزیع شده است.

برخی از این منابع آموزشی که نخواستند نامشان فاش شود همچنین می‌گویند: « اگر بناست پژوهشی در خصوص جدایی دین از سیاست و حکومت‌های مذهبی و سکولار انجام شود، بهتر است با دعوت از استادان مستقل و آزاده دانشگاه صورت بگیرد، نه با نظرسنجی از دانش آموز هجده ساله ای که هنوز با ساختار قدرت در جمهوری اسلامی آشنا نیست و نمی داند هر یک از این پاسخ‌ها، چه تبعاتی می تواند برایش داشته باشد.»

مطابق معمول میان دانش‌آموزان کلاس دوازدهمی در جریان امتحانات نهایی پرسشنامه‌ای توزیع می‌شود که محتوای آن به چگونگی برگزاری امتحانات و نحوه چگونگی سنجش و پذیرش در دانشگاه‌ها اختصاص دارد.

این معلم همچنین به بی‌بی‌سی گفت: «این دیگر پرسشنامه نیست، بازجویی است». او به کنایه می‌گوید: «پرسش از نحوه اداره مملکت محلی از اعراب ندارد، مگر جز این است که مملکت به بهترین نحو در کل جهان و کل تاریخ در حال اداره شدن است؟ طوری که مردم در پایتخت کشور، تهران، برای آب باید در صف بایستند؟»

بعد از سرکوب خشن اعتراضات سراسری سال گذشته،‌ حکومت ایران در پی آرام سازی وضعیت عمومی این کشور است. این در حالی‌ است که در پی کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و حدود هشت ماه پس از آغاز جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی»، زنان زیادی در ایران از پوشیدن حجاب اجباری در خیابان‌ها و فضاهای عمومی خودداری می‌کنند.

بجای پول نفت غذا می‌دهند، رئیسی از نظم نوین جهانی می‌گوید!


روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی نوشت: درباره آزادسازی کمتر از سه میلیارد دلار طلب ایران از عراق، وزارت خارجه عراق تأیید کرد که این پول فقط باید برای هزینه زائران ایرانی و مواد غذایی صادراتی به ایران استفاده شود.

* اینکه پس از مدت‌ها پی‌گیری و وعده پس از وعده، چه بده و بستانی صورت گرفته، پرسشی است که به برکت سیاست‌های «حکیمانه» و مواضع کاملا «شفاف» آقایان پاسخی نداریم و فرض را بر این می‌گذاریم که فقط «گرفته‌اند» و در برابر آن چیزی واگذار نکرده‌اند، اما چگونه می‌توان از موضع عزت انسانی و اسلامی دریافت پولی را پذیرفت که باید آن را «صدقه التماسی» نامید؛ آن هم ازسوی کسانی که مدعی‌هستند و افتخار می‌کنند حل مشکلات و پیشرفت کشور را «به دُم تحریم» نبسته‌اند.

*اما مشکل اصلی این است که آقایان با ضعف تدبیر و نگاه ناکارآمد به واقعیات اجتماعی و حتی شناخت ناقص از الزامات دینی و شرعی و نیز با کنار زدن افراد توانمند و دلسوز و به‌کار گرفتن برخی افراد ناتوان و کم‌توان و گاه سودجو، وضع کشور و جایگاه نظام و موقعیت خود را به جایی کشانده‌اند و بند را آب داده‌اند.

*در چنین شرایطی است که گویا به ناچار، چاره کار را در دریافت بخشی از اموال مسلّم کشور در عراق، با این شرط و قید دیده‌اند که بپذیرند «هزینه زائران» و دارو و درمان و مانند آن کنند. اینجا در همین همسایگی با وصفی که نوشتیم، چنین شرطی پذیرفته می‌شود، اما رئیس قوه مجریه، همزمان در هزاران کیلومتر آن طرف‌تر، در حضور رئیس جمهوری نیکاراگوئه از «نظم نوین جهانی» سخن می‌گوید: «نظم نوین جهانی به نفع مقاومت و ایستادگی و به ضرر مستکبرین رقم خواهد خورد». اینکه این نظم چه زمانی به همین کشور دوست و برادر عراق می‌رسد، پرسشی است که لابد «آقایان» پاسخی برای آن دارند!

* اشتباه‌ کردن حتی برای مسئولان یک کشور، جای شگفتی نیست و انتظار نمی‌رود کسی دچار خطا نشود، اما این، توقع بجایی است که «آقایان»، مسیر مدیریت کشور را اصلاح کنند و بیش از این مردم را به زحمت نیندازند و آسیب به نظام و نصاب دینداری جامعه نزنند تا به مخمصه پذیرش غیر مستقیم سیاست ظالمانه و غیر شرافتمندانه «نفت در برابر غذا» نیافتند و به فرض اگر هم در داخل کشور از برخی ندانم‌کاری‌ها و پاره‌ای خیره‌سری‌ها دست بر نمی‌دارند، از برخی توهمات در سیاست‌های خارجی فاصله بگیرند.

پشت‌ پرده مذاکرات بایدن و خامنه ای؛ موانع پیش روی آمریکا


سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر گزارش‌ها در باره توافق موقت با رژیم ایران را «نادرست» خواند و گفت: هدف اصلی سیاست ما تضمین این مهم است که جمهوری اسلامی هرگز به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. بنابراین ما فعالیت‌های غنی‌سازی در ایران را زیر نظر داشته‌ایم. بر این باوریم که دیپلماسی بهترین راه برای کمک به دستیابی به این هدف است، اما در حال آماده شدن برای همه گزینه‌ها و موارد احتمالی هستیم.

این در حالیست که منابع نزدیک به رایزنی‌ها اعلام کردند که دولت بایدن بی سر و صدا مذاکرات با رژیم ایران برای آزادی گروگان های آمریکایی و مهار برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را از سرگرفته است.

لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال در این باره نوشته: واشنگتن در شرایطی که درگیر جنگ اوکراین است از وقوع بحران در خاورمیانه هراس دارد. یکی از مقام‌های ارشد دولت بایدن گفته که اقدامات خاص ایران می‌تواند ما را در موقعیت خطرناکی قرار دهد، این واقعیتی است که در غرب به خوبی از آن آگاه هستند.

ایران فعالیت هسته‌ای‌اش را گسترش داده و بیش از دو سال است که اورانیوم با غنای 60 درصدی را انباشته است. مقام‌های آمریکایی می گویند که ایران در حال حاضر مواد کافی برای گریز هسته ای را داراست؛ مقام های غربی نگران هستند که اقدامات ایران برای تولید مواد شکاف پذیر زمینه ساز بحرانی جدی در خاورمیانه شود. اسرائیل گفته است که سطح پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند موجب حمله نظامی شود.

فعلا براساس گزارش ها، علی باقری، مذاکره کننده اصلی ایران روز دوشنبه با مقام های ارشد بریتانیا، فرانسه، آلمان ( تروئیکای اروپایی) در ابوظبی دیدار داشته است. علی واعظ، فعال در گروه بین المللی بحران در این باره گفت که هدف اصلی تعامل ها در هفته های اخیر، خواه از جانب آمریکا باشد یا تروئیکای اروپایی، جلوگیری از تشدید تنش ها است.

موانع پیش روی بایدن

دولت بایدن تمایل دارد تا با نزدیک شدن به مبارزات انتخاباتی‌اش، رایزنی‌ها با ایران را در صدر دستور کار سیاسی‌اش قرار ندهد. هرگونه توافق رسمی -حتی تفاهمی کم‌تر رسمی با ایران که به نظر می‌رسد بسیار متحمل تر به نظر است- می‌تواند در کنگره مورد بازنگری قرار بگیرد؛ جایی که جمهوری‌خواهان و و برخی دموکرات‌ها به شدت مخالف توافق هسته‌ای با ایران هستند. حتی تفاهم غیررسمی با ایران و برداشتن گام‌های محدود و برگشت پذیر در ازای محدود کردن تحریم‌ها نیز با انتقادهای جدی روبر شده است، بالاخص آن که نتانیاهو روز سه‌شنبه اعلام کرد که کابینه‌اش به چنین توافقی متعهد نخواهد بود.

تماس‌ها به معنای مذاکره نیست

لارا روزن، روزنامه نگار آمریکایی هم در حساب کاربری خود در دیپلماتیک نوشته: از آنجایی که ایالات متحده فرصتی برای دستیابی به پیشرفت دیپلماتیک جهت احیای توافق هسته‌ای 2015 نمی‌بیند، منطقی است که تلاش کند تا با ایران تماس داشته باشد. یکی از منابع فعال در حوزه دیپلماسی و آگاه به این موضوع بر این باور است که وضعیت از کنترل خارج شده است. به باور او، این که دو طرف قصد و نیت یکدیگر را حدس بزنند، هولناک است. از همین رو طرف مقابل بهتر است دقیقا بداند که در صورت انجام مراحل یا اقدامات خاص چه چیزی در انتظارش است. این منبع افزود، تماس‌ها به معنای مذاکره نیست. گاهی اوقات در فرایند رایزنی‌ها زمانی که راهی برای حل وفصل شرایط وجود ندارد، هدف این است که بحران را مهار کنید تا مطمئن شوید که به نقطه‌ای بی بازگشت خواهید رسید.

مکتوب نبودن توافق آن را به شدت شکننده می کند

رحمان قهرمانپور کارشناس مسائل بین الملل در رشته توئیتی نوشت: به نظر می رسد خبر آقای فلاحت پیشه نماینده سابق مجلس درباره اینکه ایران و آمریکا به جای توافق مکتوب به نوعی تفاهم نانوشته روی خواهند آورد درست است. در این صورت ارزیابی تهدیدات و فرصت های این توافق برای ایران اهمیت زیادی دارد:

۱) مکتوب نبودن توافق هم فرصت است هم تهدید. فرصت است چون ایران زیر بار تعهد مکتوب نمی رود و درصورت تخلف آمریکا، می تواند به تفاهم عمل نکند. تهدید است چون ممکن است آمریکا هم بخاطر داشتن قدرت بیشتر به تفاهم عمل نکند اما در رسانه و افکار عمومی ایران را مقصر جلوه دهد.

۲) مکتوب نبودن توافق آن را به شدت شکننده می کند. حتی ممکن است این تفاهم خیلی زودتر از آنچه تصور می شود بهم بریزد.

۳) به دولت رئیسی فرصت می دهد تا در برابر منتقدان بگوید زیر بار تعهد حقوقی خاصی نرفته و بر خلاف قبلی ها تعهدی را نپذیرفته است. اما در مقابل منتقدان خواهند گفت امتیاز خاصی هم نگرفته است.

۴) هم آینده تحریم ها و هم نفع بردن اقتصادی از تفاهم پادرهوا خواهد شد. یعنی ساختمان تحریم ها از نظر حقوقی تضعیف نمی شود. در حالی که برجام از نظر حقوقی ساختار تحریم ها را تضعیف کرد.

۵) اگر پول های بلوکه شده برای خرید غذا و دارو باشد، دفاع کردن از این امتیازات کار بسیار دشواری است.

۶) موضوعات مهم پادمانی outstanding issues میان ایران و آژانس بایگانی می شود اما حل نمی شود.

۷) درباره سرنوشت اورانیوم ۶۰% و ۲۰%، خبری به بیرون درز نکرده است. برخی ها می گویند سانتریفیوژها به انبار منتقل می شوند.

EnglishGermanPersian