یک – اگر سپر هوایی سامانه گنبد آهنین اسرائیل نبود و موشکها و پهپادها، به اهداف مربوطه اصابت میکرد.یک فاجعه بزرگ تلفات جمعیتی، در اسرائیل رخ می داد.
دو – رهبر رژیم،چون امام زمانی فکر می کند و در احادیث است.که وی زمانی ظهور می کند.که تا مرفق اسب وی خون کفّار( غیر شیعیان ) کره زمین را فرا گیرد.بدیهی است. رژیم اگر به بمب اتمی دسترسی داشته باشد.بدون بررسی عواقب آن،ازین بمب برای تحقق شعار نابودی اسرائیل،استفاده می کند.
سه – تعدادی از موشک ها و پهپادها ،در خاک خود ایران فرو افتادند.که حاکی از نقض فاحش ،در عملکرد سیستم پرتاب، یا خود موشک و پهپاد بوده،که اگر موشکی ،مجهز به سپر اتمی باشد. ممکن است.با اصابت به مناطق مسکونی ،باعث انهدام بزرگ جمعیتی در کشور گردد.
اکنون ، سئوال اینجاست. علیرغم خطراتی که ناشی از حماقت رژیم،منطقه و دنیا را تهدید می کند و این رژیم جز صدور شرارت و مرگ به دنیا ،به هیچ پرنسیبی معتقد نیست.چرا آمریکا و اروپا ،اقدام قاطعی برای تغییر رژیم ،حتی هنگام قیام مردم علیه این بساط بدخیم ،انجام نمیدهند !؟ قبلا بنظر می رسید.که ماموریت اصلی رژیم این است. که مانع به قدرت رسیدن نمایندگان واقعی ملت ایران،ولو از طریق رفراندم و تغییر اساسی در اداره کشور و احیای شکوه و عظمت گذشته ایرانیان در منطقه گردد. که درین مورد، یک اجماع جهانی و منطقه ای بچشم می خورد. سعی براین بود.که جمهوری اسلامی آنچنان ضعیف باشد.که نتواند،صدمه ای به منطقه و جامعه بین المللی بزند.ولی این ضعف تا آن حد نباشد.که این بساط فرو ریزد و ملت ایران ،بار دیگر همانطور که در گذشته بارها نشان داده،ققنوس وار از خاکستر خود برخیزد.
اما، با توجه به این که ،غیر از طالبان ، که حملات رژیم به اسرائیل را، تایید و تمجید کردند. بقیه کشور های منطقه، به نحوی پشتیبان اسرائیل ،درین حمله بودند و ازین بابت، رژیم در انزوای مطلق قرار گرفت.در نتیجه به نظر می رسد این حمله تمام معادلات گذشته، حول و حوش طرفداری از رژیم را ،به هم زده و چه بسا ،این بار در خیزش ملت ایران علیه بساط خامنه ای ،در کنار و پشتیبان ملت ایران، با هدف تغییر رژیم و جایگزینی آن، با یک نظام زبان فهم و متمدن و بی خطر، قرار گیرند.
