نان رسما در تهران گران شد؛ بازگشت به سیاست فشار بر مردم پس از جنگ

سخنگوی اتحادیه نانوایان سنتی تهران خبر داد: افزایش قیمت نان در تهران رسما ابلاغ شد.

افزایش قیمت نان سنتی در تهران، موضوعی است که از صبح امروز به یکی از پربحث‌‌ترین اخبار اقتصادی کشور تبدیل شده است. خبرگزاری تسنیم صبح چهارشنبه به نقل از سخنگوی اتحادیه نانوایان سنتی تهران نوشت: افزایش قیمت نان در پایتخت رسماً ابلاغ شده است.

به گفته امیر کرملو، از این پس نان بربری ساده با ۳۱ درصد افزایش به ۴۶۰۰ تومان، نان تافتون با ۵۲ درصد افزایش به ۲۰۰۰ تومان و نان لواش با ۳۹ درصد افزایش به ۱۲۵۰ تومان رسیده است. همچنین نرخ نان سنگک ۷۶۰۰ تومان تعیین شده و هزینه کنجد جداگانه و به‌صورت افزوده‌شده روی کارت‌خوان‌ها، ۲۰۰۰ تومان خواهد بود.

نان؛ کالای استراتژیک در اقتصاد بحران‌زده ایران

در حالی‌که نان به‌مثابه مهم‌ترین کالای استراتژیک و معیشتی در سفره مردم ایران جای دارد، افزایش قیمت آن بار دیگر به موضوعی ملتهب در سپهر اجتماعی و سیاسی ایران بدل شده است.

این در حالی است که در جریان جنگ ۱۲روزه با اسراییل این افزایش قیمت متوقف شده بود. سؤالی که پیش می‌آید این است: «چرا حکومت در زمان بحران‌های ژئوپلیتیک و تهدید شورش‌های اجتماعی از دستکاری قیمت نان پرهیز می‌کند، اما پس از آن به‌سرعت در پی اجرای طرح‌های افزایش قیمت برمی‌آید؟»

در اقتصاد رانتی نظام ولایت فقیه، برخی کالاها نقش استراتژیکی در حفظ تعادل ناپایدار اجتماعی و کنترل خشم طبقات فرودست دارند. نان نه‌تنها یک ماده غذایی، بلکه بخش عمده‌ای از سفره مردم را تشکیل می‌دهد. در شرایطی که نرخ تورم رسمی از مرز ۴۰درصد عبور کرده و قدرت خرید دهک‌های پایین درآمدی به‌شدت کاهش یافته، دستکاری قیمت نان می‌تواند تبعاتی مانند شورش اقشار محروم را به‌دنبال داشته باشد.

افزایش حدود ۵۲درصدی قیمت نان سنتی در تهران نشانه‌‌ای از وضعیت بحرانی تأمین مالی دولت و تلاش برای واگذاری بار هزینه‌ها به دوش مردم است.

بازگشت به سیاست فشار بر مردم پس از جنگ

با فروکش کردن بحران خارجی، نظام بار دیگر مسیر قبلی را از سر گرفت. اعلام افزایش قیمت نان در تهران، از سرگیری همان طرحی است که پیش از جنگ متوقف شده بود. استناد به دلایلی چون «افزایش دستمزد، هزینه بیمه، ارتقای کیفیت پخت و حمایت از نانوایان» بیشتر جنبه پوششی دارد تا اقناع‌کننده.

هدف اصلی از افزایش قیمت نان، کاهش کسری بودجه و کنترل یارانه‌های پنهان است. به عبارت دیگر حاکمیت، با ادامه بحران‌های اقتصادی، کمبود منابع ارزی و حذف تدریجی یارانه‌های پنهان، نظام به اجرای سیاست‌هایی روی آورده است که فشار بیشتری بر طبقات پایین وارد می‌آورند.

نظام ولایت فقیه به‌خوبی واقف است که نان، بیش از هر کالای دیگر، در ذهن طبقات فرودست با مفهوم «عدالت» پیوند خورده است. هرگونه تغییر در قیمت نان، به‌ویژه در مناطق فقیرنشین به‌سرعت تبدیل به سوژه‌‌ای برای انفجار اجتماعی می‌شود. از همین‌روست که افزایش قیمت نان با دقت در زمان و مکان اجرا می‌شود، به‌گونه‌ای که هم پیام ریاضت را برساند و هم هزینه سیاسی آن در پایین‌ترین حد ممکن باقی بماند. واگذاری اختیار قیمت‌گذاری نان به استانداری‌ها نیز راهبردی برای «تقسیم مسئولیت» و کاهش تمرکز انتقادات بر دولت مرکزی است.

تجربه تعلیق موقت افزایش قیمت نان در دوران جنگ با اسراییل نشان داد که حاکمیت از حساسیت این کالا آگاه است. نان، اگر چه کوچک و روزمره به نظر می‌رسد، می‌تواند بار دیگر به جرقه‌‌ای برای انفجار اجتماعی بدل شود؛ به‌ویژه در شرایطی که شکاف میان حکومت و مردم هر روز عمیق‌تر می‌شود.

بنابراین، به نظر می‌رسد حاکمیت در بن‌بست و استیصال در حال حرکت بر طنابی باریک میان فشار بر مردم و ترس از شورش اجتماعی است؛ طنابی که هر لحظه در شرف گسستن است.

EnglishGermanPersian