26 اسفند 1403 رکنا
لالا، لا لا، لا لا دخترم رفته …..این جمله ی مادر داغداری است که دختر ۷ساله اش قربانی حسادت و کینه ورزی های شوهر خواهرش شده است او از قانون میخواهد قاتل دخترش قصاص شود ……ه گزارش رکنا، مادر لیانا درحالیکه دیگر دریاچه اشک چشمانش در فراغ دخترش خشک شده ودیگر توانایی باریدن ندارد، از تولد دخترش میگوید، روزی که با آمدنش خانواده را غرق شور ونشاط کرد.اتاق لیانا که وارد میشوی صدای اورا می شنوی… دختر شیرین زبان خانواده که همه را شیفته خود کرده بود .او تنها دختر خانواده پدرش بود پدر بزرگ و مادربزرگ وابستگی خاصی به او داشتند. در کیف صورتی مدرسه اش هنوز میتوان بوی اورا از لابه بای مداد های رنگی و کتاب و دفترهایش استشمام کرد .تازه حروف الفبا را از بر کرده بود و نخستین جمله اش را برای مادرش نوشته بود دردفتر یاداشت اش جمله ی مادر دوستت دارم را برای مادرش به یادگار گذاشته است. تمرین آخرین صفحات کتاب های درسی اش را با دست خطی که تازه جلا گرفته بود تمام کرده بود تا به استقبال بهار برود …
لباس نوروز ش را خریده بود و آماده شده بود تا عید نوروز فرا برسد اما انگار هیچ کس نمی دانست که لیانا رخت سرنوشت آخرت را به تن خواهد کرد .
برادر لیانا ۱۱ سال سن دارد و درحالیکه سعی میکند خودش را با چیزهای دیگر سر گرم کند اما با یک نگاه به صورتش میتوان به دلتنگی او پی برد. هنوز باور ندارد که خواهر کوچکش اورا تنها گذاشته است .
لیلا مادر لیانا میگوید دخترم ۴ دی ماه سال 96 به دنیا آمد ما در طبقه سوم خانه پدربزرگش زندگی میکنیم و لیانا وابستگی زیادی به عموهایش داشت و همه اورا دوست داشتند لیانا کلاس اول بود زودتر از برادر بزرگش همیشه برای رفتن به مدرسه آماده میشد مدرسه را بسیار دوست داشت، لیانا از وقتی وارد زندگیمان شد باعث شد خانواده ازسکوت دربیایند با اینکه پدر لیانا اهل خنده نبود اما از وقتی لیانا وارد خانه امان شد باعث خوشحالی همه شده بود پدر لیانا به شدت با لیانا خوشحال بود هنوز که هنوزه صدای خنده های اورا از لابه لای خانه می شنوم …
مادر از جای خالی لیانا میگوید و با بغضی دردناک از قتل فرزندش میگوید او بسیار نامرد بود ما هیچ بدی درحق او نکرده بودیم هیچ مشکی با او نداشتیم هیچ دخالتی درزندگی او نداشتیم واصلا نمیدانم چرا این کار را با بچه من کرد اگر بامن مشکل داشت با خودم تسویه حساب میکرد خودم را باچاقو می کشت بچه بی گناه من چه کاره بود دراین وسط….
مادر لیانا از دستگاه قضایی درخواست دارد تا قاتل دخترش در ملا عام قصاص شود تا دیگران درس عبرت بگیرند از پلیس به خاطر دستگیری سریع قاتل دخترش تشکر کرد و گفت کاش دخترم زنده بود اما گیر یک نامرد افتاده بود.مادر داغدار لیانا درباره قتل دخترش میگوید این فرد اکثر در هر شرکتی که مشغول کار میشد چند وقت بعد اخراج میشد و آخرین بار در اسنپ کار میکرد در خانه مادرم که به برادرزاده ام ارث رسیده بود زندگی میکرد او حتی خرج و مخارج خانواده اش را نمیتوانست تامین کند و خواهرم به سختی زندگی می کرد شوهر خواهرم درست کار نمیکرد برای همین اورا نمیپذیرفتند او آدم ناپاکی بود و برای همین زندگی اش رو روال عادی نبود و به زندگی دیگران حسادت میکرد یه ماشین قسطی خریده بود که قسط آن را درست یک روز بعد از کشتن دخترم داد با دزدیدن گوشواره های دخترم او به خاطر دزدیدن گوشواره های دخترم او را کشت او به همه بدهکار بود…من از مسولان خواهش میکنم زودتر این متهم نامرد را قصاص کنند.
