۱۵ سال از خاموشی مهستی گذشت

۱۵ سال از خاموشی مهستی گذشت. صدای مهستی در عین قدرت دارای لطافتی بود که نبود تحریر در صدا را جبران می‌کرد. او با تجربه بیش از ۴۰ سال خوانندگی با آهنگسازان مطرحی همکاری کرد. مروری بر سه فصل از زندگی هنری این خواننده:مهستی با نام اصلی افتخار دَدِه‌بالا با “موسیقی گل‌ها” آنچنان پرقدرت پا به عرصه موسیقی گذاشت که توانست با نخستین قطعه‌ای که در سن ۱۷ سالگی اجرا کرد، توجه اهالی موسیقی در دهه ۴۰ که تا آن روز نظاره‌گر حضور خوانندگان مطرحی هم چون دلکش و مرضیه بودند را به خود جلب کند.

میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار موسیقی شهری ایران معتقد است: «مسئولان حوزه موسیقی در دهه ۴۰ بر این باور بودند که جامعه به صداهای نو احتیاج دارد و در این بین صدای زنان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. با فراهم بودن این بستر، آنچه شاخصه صدای مهستی در آن دوره بود، کاراکتر صدای او بود. مهستی به دور از اغراقی که معمولا خوانندگان زن در صدایشان به کار می‌بردند، می‌خواند.»

مهستی همچنین درک خوبی از شعر داشت. استعداد او در جاری کردن محتوای عاطفی شعر در موسیقی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت.

فصل اول؛ آغازی درخشان با برنامه گلها

مهستی با حضور در دوره دوم برنامه گلها با قطعه “راز هستی” که در بین مردم با نام “آنکه دلم را برده خدایا” شناخته می‌شود، با آهنگی از پرویز یاحقی و شعر بیژن ترقی در دستگاه چهارگاه با حضور ۶۰ نوازنده در گل‌های رنگارنگ شماره ۴۲۰ پا به عرصه موسیقی گذاشت.

او در مصاحبه‌ای درباره اجرای این قطعه گفته بود: «آقای یاحقی آهنگ قطعه را برای من پخش کرد و همان بار اولی که اجرا کردم، آنقدر موفق بود که حتی به بار دوم هم نکشید. یک بار خواندم و همان اجرا در رادیو پخش شد.»

میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار موسیقی شهری ایران نیز آن اجرای ماندگار را از پرویز یاحقی این طور نقل می‌کند: «خاطرم است که آقای یاحقی هم درباره آن اجرا تعریف می‌کردند که مهستی استعداد بسیار خوبی در فراگیری داشت و در اجراهایش هیچ‌گاه، ارکستر و آهنگساز به دردسر نمی‌افتادند و نیاز چندانی به تمرین و تکرار نبود.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اجرای نخست برای مهستی دلنشین، ساده و موفقیت آمیز بود اما خود در مصاحبه‌ای درباره ترس از خانواده‌اش برای خواندن گفته بود: «برادر بزرگتری داشتم و از او بابت اینکه بخوانم، می‌ترسیدم. او مخالف بود. حتی فکر می‌کردم، اگر متوجه شود که خواننده شدم، مرا بکشد اما آنقدرعاشق خواندن بودم که کارم را انجام دادم. مهم نبود بعد از آن چه می‌شود.»

فصل دوم؛ ورود به عرصه موسیقی عامه‌پسند

حضور مهستی در برنامه گلها و موسیقی کلاسیک ایرانی اما عمر چندانی نداشت. با وجود همکاری او با آهنگسازان مطرحی هم چون علی تجویدی، حبیب‌الله بدیعی، اسدالله ملک، پرویز یاحقی، همایون خرم و … در دهه ۱۳۵۰ با پررنگ شدن نقش تلویزیون و موسیقی عامه‌پسند، سبک خوانندگی مهستی نیز تغییر کرد.

میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار موسیقی شهری ایران البته این تغییر را “نه عیب و نه حسن” می داند و معتقد است به این تغییر باید به چشم یک “ویژگی” نگاه کرد.

به اعتقاد میرعلی‌نقی، در دهه ۵۰ حتی کیفیت کار آهنگسازانی هم چون علی تجویدی که صدای مهستی، هایده و حمیرا را کشف و پرورش داده بود نیز دچار افول شد.

مهاجرت خوانندگان از صحنه اجرای برنامه گلها به کاباره‌ها در دهه ۵۰ با خوانندگان مرد آغازشد و سردمدار این راه را شاید بتوان اکبر گلپایگانی دانست که در کارنامه خود، آثار بسیار فاخری در آوازخوانی معاصر ایرانی نیز دارد.

مهاجرتی که به اعتقاد میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار منطقی بود: «در آن دوره از کاباره یک تابو ساخته بودند، در صورتی که یک خواننده هم می توانست کارهای فاخر اجرا کند و هم برای بهبود معیشت در کاباره بخواند.»

از سوی دیگر در آن دوره کم کم نقش تلویزیون از رادیو پررنگتر شد. توجه به موسیقی کلاسیک و سنتی ایرانی هم که تا آن روز نقش جدی در میان مردم داشت کم کم جای خود را به موسیقی عامه پسند داد. خوانندگان جدیدی هم ظهور کردند و حالا ترانه‌های آنها یکه تاز بود.

برخی از خوانندگانی هم که تا آن روز در سبک و سیاق دیگری مشغول بودند، تصمیم به تغییر گرفتند و با ترانه‌هایی که دیگر در آنها خبری از ارکستر بزرگ و موسیقی دستگاهی نبود، بر صفحه تلویزیون ظاهر شدند.

مهستی نیز از جمله خوانندگانی است که در دهه ۵۰ نقش پررنگی در موسیقی عامه‌پسند داشت و در این دوره پای ثابت اجرای موسیقی در کاباره‌ها و شوهای تلویزیونی شد. البته حضور جهانبخش پازوکی در این تغییر را نمی‌توان نادیده گرفت.

نخستین کاری که پازوکی برای این خواننده ساخت، ترانه “بچه نشو ای دل” بود که کار تنظیم آن را مجتبی میرزاده به عهده داشت.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در کتاب “جریان شناسی موسیقی مردم‌پسند” به قلم سعید کریمی درباره همکاری مهستی و جهانبخش پازوکی آمده است: «پازوکی که خود ساز ویولن می‌نوازد، پس از سال‌ها شاگردی و همکاری در موسیقی ردیفی با جلیل شهناز و حسن کسایی، از اوایل دهه چهل با رویکردی مردم‌پسند شروع به ترانه‌سازی می‌کند و از سرآمدان ترانه‌سرایی در قبل و بعد از انقلاب به شمار می‌آید.»

جهانبخش پازوکی حدود ۶۰ اثر پیش و پس از انقلاب اسلامی برای مهستی ساخت.

فصل سوم؛ موسیقی در مهاجرت

با وقوع انقلاب اسلامی و ایجاد محدودیت در حوزه موسیقی، مهستی به بریتانیا و سپس به آمریکا مهاجرت کرد.

در همکاری او با آهنگسازان ساکن خارج از ایران در سال‌های پس انقلاب، بهترین ترانه‌هایی که خواند را محمد حیدری آهنگسازی کرد.

بسیاری از منتقدان موسیقی، فصل سوم کار موسیقی مهستی را ضعیف ارزیابی می‌کنند اما میرعلیرضا میرعلی‌نقی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار موسیقی می گوید، این فصل بر خلاف دو فصل پیشین زندگی هنری مهستی یک دستاورد بزرگ همراه دارد و آن همراهی هما میرافشار، یکی از عناصر مهم ترانه‌سرایی آن دوره در کنار مهستی بود.

با حضور هما میرافشار، گفتار زنانه در ترانه سرایی شکل گرفت و مهستی که تا آن زمان تنها از ترانه سرایان مرد خوانده بود، این شانس را داشت که حالا با ترانه‌هایی که احساسات زنانه از زبان یک زن بیان می‌شد را اجرا کند.

مهستی در این دوره با آهنگسازانی هم چون صادق نوجوکی، حسن شماعی‌زاده و منوچهر چشم‌آذر نیز همکاری داشت. آخرین آلبومی که از او منتشر شد نیز همکاری با شادمهر عقیلی بود که در مصاحبه‌ای آن را موفقیت بزرگی قلمداد کرده و گفته بود: «از طریق آلبوم “از خدا خواسته” نسل جدید با من ارتباط برقرار کرد و مرا شناخت.»

مهستی که متولد ۲۵ آبان ۱۳۲۵ بود در سن ۶۱ سالگی در ۴ تیر ۱۳۸۶ در کالیفرنیا درگذشت.

EnglishGermanPersian