پرستو بخشی و تاریخ خودکشی نیروهای کار در دهه فقر و بی‌ثباتی

مرگ پرستو بخشی دوباره توجه‌ها را به خودکشی پزشکان طرح و دستیاران پزشکی جلب کرده است. در عین‌حال خودکشی نیروهای کار فراتر از بخش درمان اتفاق می‌افتد. خودکشی معلمان و کارگران نیز در دهه گذشته افزایش یافته است.

به گفته یک مقام سازمان نظام پزشکی، پرستو بخشی، که ۳۴ سال سن داشت در پی «فشار فراوان در محل کار» جان خود را گرفت.

علی سلحشور، سرپرست اداره روابط عمومی سازمان نظام پزشکی نیز گفته که «پرستو بخشی در لیست سیاه وزارتخانه بود و پس از دو تروما یعنی از دست دادن پدر و مادر، وزارت بهداشت کمکی به جابجایی محل طرح او نکرد.»

به گزارش پایگاه خبری دارو و سلامت (فانا)، در پی جان‌باختن پرستو بخشی، هیئت رئیسه مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی کشور جلسه‌ای فوق‌العاده تشکیل داد.

از جمله مصوبات این جلسه «تشکیل کمیته حقیقت‌یاب درباره خودکشی همکاران فوت‌شده با اولویت موضوع دکتر پرستو بخشی» بود. دیگر مطالبه مصوب در این جلسه «الزام و پیگیری عملی معاونت انتظامی و دادسراهای انتظامی سازمان و شهرستان‌ها در ورود به پرونده‌های مربوطه و برخورد انتظامی با خاطیان و مقصران احتمالی و جلوگیری از رخداد حوادث مشابه» بود. حاضران این جلسه فوق‌العاده همچنین خواستار «مکاتبه و رایزنی با مقام‌های عالیه کشور برای اصلاح برخی رویه‌های ناصواب سیستم آموزشی و کاری حاکم بر شرایط دستیاران و پزشکان مشمول خدمت ضریب کار و حل مشکلات مربوطه از طریق احتساب دوران دستیاری به عنوان شغل و نیز حفظ کرامت و منزلت و شأن همکاران» شدند.

خودکشی نیروهای کار بهداشتی و درمانی، به‌ویژه نیروهای جوان اتفاق جدیدی نیست و مصوبه‌های جلسه فوق‌العاده سازمان نظام پزشکی نیز این نکته را نشان می‌دهد؛ از این رو که مسئله نه یک مورد خاص بلکه موجی از خودکشی‌هاست که پیشتر در میان رزیدنت‌ها یا دستیاران پزشکی رایج بوده اما حالا به پزشکان متخصص جوان هم رسیده است. همین نکته، در کنار کمبود شدید نیروهای درمانی، به‌ویژه دستیاران و پرستاران به خاطر شرایط سخت کاری و مزدهای غیرانسانی، سازمان نظام پزشکی را دوباره به واکنش انداخته است.

البته این اولین بار نیست که جلسه‌ها و کمیته‌های این‌چنینی تشکیل می‌شود. در اردیبهشت ۱۴۰۰ هم نظام پزشکی دو کمیته برای رسیدگی به خودکشی دستیاران تشکیل داد. از آن‌زمان ارتکاب خودکشی در میان کادر درمان افزایش یافته است.

مسئله خودکشی نیروهای کار فراتر از کادر درمان است و از همین روست که کمیته‌های درون‌صنفی که از بالا تشکیل شده‌اند کمکی به خواباندن یا حتی کنترل این موج نمی‌کنند. در سال‌های اخیر موارد فراوانی از خودکشی در میان طیف گسترده‌ای از نیروهای کار مزدی، از پزشکان طرح و دستیاران پزشکی (به‌ویژه زنان) گرفته تا کارگران و معلمان، رخ داده است. گزارش حاضر گردآوری و بازخوانی اخباری است که از حدود یک دهه پیش در این رابطه به طور پراکنده منتشر شده است.

نیروهای کار بهداشتی و درمانی

همه‌گیری کووید۱۹ را باید نقطه‌ای کلیدی در بحران بازتولید اجتماعیِ زندگی به طور عام و نیروهای کار به طور خاص دانست.

از یک سو شیوع سریع بیماری در شرایطی که جمهوری اسلامی نظام بهداشت و درمان ایران را از یکی دو دهه پیش زیر ضرب خصوصی‌سازی گرفته بود و از سوی دیگر رقابت هلدینگ‌های حاکمیتی و امنیتی برای تولید واکسن بومی و جلوگیری رهبر جمهوری اسلامی از واردات واکسن‌های بریتانیایی و آمریکایی باعث شدند که ایران، بر اساس آمارهای رسمی، از نظر نسبت مرگ به موارد ثبت‌شده ابتلا پس از پرو، مکزیک و اوکراین رتبه چهارم جهان، و از نظر نرخ مرگ در هر صدهزار نفر رتبه پانزدهم جهان را از آن خود کند.

کووید۱۹ فشار مضاعفی نیز بر نیروی کار بهداشتی و درمانی آورد و شاید از اولین رویدادهایی بود که شرایط کاری دشوار دستیاران پزشکی را مرئی کرد.

دستیاران پزشکی یا رزیدنت‌ها دانشجویانی هستند که دوره هفت یا هشت‌ساله پزشکی عمومی را تمام کرده‌اند و پس از آن در صورت ادامه تحصیل، می‌توانند در آزمون‌های تخصصی دستیاری شرکت کنند. دوره‌های دستیاری معمولاً چهار سال طول می‌کشد. آن‌ها گاه مجبورند نوبت‌های کاری طولانی‌مدت تا ۷۲ ساعت را تحمل کنند. اوضاع وقتی وخیم‌تر می‌شود که بدانیم دستیاران در ابتدای دوره تعهدنامه‌ای را امضا می‌کنند که به موجب آن، اگر نتوانند دوره خود را تمام کنند باید به‌عنوان خسارت دو برابر هزینه تحصیلشان را پرداخت کنند.

به گفته بابک شکارچی، معاون آموزشی و پژوهشی سازمان نظام پزشکی ایران، دستیاران و پزشکان طرحی برای این کار پرفشار هشت تا ۱۱ میلیون تومان در ماه حقوق می‌گیرند.

در اردیبهشت ۱۴۰۰ طی ۱۰ روز سه دستیار پزشکی در بیمارستان‌های ایران به‌ زندگیشان پایان دادند. به گفته حسین کرمانپور، مدیر وقت روابط عمومی سازمان نظام پزشکی ایران در موج چهارم همه‌گیری کووید تمام دستیاران در بخش‌های کرونایی به کار گرفته شدند و به این ترتیب،بسیاری از آن‌ها نیز به خاطر ابتلا این بیماری جان باختند.

رئیس کل وقت سازمان نظام پزشکی ایران در آن زمان طی حکمی به معاون آموزشی سازمان مأموریت داد که کمیته‌ای را برای شناسایی و بررسی مشکلات دستیاران تشکیل دهد. کمیته دومی هم برای بررسی خودکشی‌ها در بیمارستان‌های ایران تشکیل شد.

از نتیجه فعالیت‌های این دو کمیته اطلاعاتی در دست نیست و آن روند همچنان ادامه یافت به طوری‌که تا آبان‌ماه همان سال، گزارش‌ها از خودکشی ۱۴ دستیار پزشکی خبر می‌دادند. گزارش بنفشه جمالی نشان می‌دهد که علاوه بر فشار و سختی شرایط عمومی کار، دستیاران زن به طور ویژه خشونت جنسیتی را در محیط کار تجربه می‌کنند.

دی ماه ۱۴۰۲، سه رزیدنت دیگر به نام‌های سیامک بهروان (رزیدنت روانپزشکی)، علی قانع‌فرد (دندانپزشک) و پگاه طلائی‌زاده (رزیدنت چشم‌پزشکی) به زندگی خود پایان دادند و این مسئله دوباره مرئی شد.

در همان زمان، نیما شهریارپور، متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلو تهران، در گفت‌وگو با «خبرآنلاین» گفته بود که بر اساس مطالعات جامع، بیش از ۹۳ درصد دستیاران پزشکی دچار «برن‌آوت» یا فرسودگی شغلی می‌شوند. او همچنین افزود که آمار خودکشی در میان دستیاران تا پنج درصد افزایش یافته و به طور میانگین سالانه ۱۳ تا ۱۴ دستیار پزشکی به زندگی خود پایان می‌دهند.

علاوه بر این، آمار فکر کردن به خودکشی در میان دستیاران پزشکی نیز بالاست. وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران با ارجاع به تحقیق فهمیه سعید، استادیار گروه روانپزشکی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در سال ۱۴۰۱ می‌گوید که حدود ۳۰ درصد دستیاران پزشکی به خودکشی فکر کرده‌اند.( رادیو زمانه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ )

EnglishGermanPersian