به گزارش تجارت نیوز، حال با روی کارآمدن دولت پزشکیان، گروهی از مردم نسبت به تغییر ریل سیاستگذاری کشور امیدوار شدهاند و معتقدند با برنامههای اصلاحی میتوان پرونده این ابربحرانها را بست. با این حال گروهی هم هستند که قدرت دولتها را در جمهوری اسلامی ازدسترفته و ناچیز میدانند و بر این عقیدهاند که سیاستها و تصمیمات قوه مجریه دیگری تأثیری در شرایط کشور ندارد.
پدرام سلطانی پس از دوره هشت ساله نایب رئیسی اتاق بازرگانی ایران، در پاسخ به این سئوال که انتخابات آمریکا هم پیش روست و ترامپ شانس بیشتری برای حضور در کاخ سفید دارد. آیا با توجه به این شرایط، دیگر راهی به جز تحول وجود دارد؟ گفت: سالهاست که این پرسش، پاسخی جز «نَه» ندارد. هیچ راهی جز این وجود ندارد. اکنون کشور در شرایطی قرار دارد که همین یک راه هم به طور مرتب کمزورتر میشود. چراکه بنیه و توان اقتصادی و سرمایه اجتماعی همچنان تحلیل میرود. پس توافقی که امروز انجام میشود، آثار کمتری از توافقی که چهار سال پیش میتوانست انجام شود، دارد. حتی زمان تحقق و تردید در تحقق توافق امروز بیشتر خواهد بود. بنابراین اگر دولت تصور میکند که با پا گذاشتن در مسیر اصلاحات میتواند از این شرایط عبور کند، کاملاً در اشتباه است. این کشور باید پا در مسیر تحول اساسی بگذارد.
منظورتان از تحول اساسی بهطور دقیق چیست و چه تفاوتی با اصلاحات دارد؟
این تحول اساسی یعنی مجموعه حاکمیت باید پارادایم خود را عوض کند و بر اساس آن ساختار خود را تغییر دهد. ما نیاز به تغییر در قانون اساسی و قوانین مادر برگرفته از آن داریم. در این تحول لازم است که دست تمام نهادهایی که به موازات قوه مجریه حرکت میکنند از حوزه اجرایی کوتاه شود. تمام نهادهای قدرت باید زیرمجموعه دولت قرار بگیرند.
حتی نهادهای ثروت مانند بنیادها و امثالهم نیز در صورتی که تحت نظر دولت نباشند، به موازیکاری کشیده میشوند و توجهی به دولت نخواهند داشت. شوراهای مختلفی مانند شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی سران سه قوه، مجمع تشخیص و… که عدهای در آن جمع میشوند و برای دولت تصمیم میگیرند، همگی باید منحل شوند و کار به سه قوه در تفکیک وظائف واگذار شود. هیچ نهاد و رکن و سازمانی غیر از سه قوه نباید در اداره کشور نقش مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشد.
خامنهای اجازه تغییر به پزشکیان نمیدهد
یک جامعهشناس با بیان اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی میراث یک انقلابِ ضدِ آمریکایی و ضد اسرائیلی است، گفت: این میراث روی دوش رهبر دوم هم هست و برای ادامه سیاستی که قصد اجرای آن را دارد، مفید میداند.
حسین قاضیان با تاکید بر اینکه اکثریت مردم با حاکمیت و نظام نیستند، بلکه صرفاً اقلیتی پای حکومت ایستادهاند، تصریح کرد: حاکمیت برای راضی نگهداشتن اقلیتی که حامیاش است، نیاز به دشمنی با آمریکا و اسرائیل دارد و این میراث از رهبری اول به رهبری دوم رسیده است.
این جامعهشناس افزود: بنابراین، در بیان سیاسی سران حکومت، جنگ نمیشود و مذاکره هم نمیکنند؛ به بیان سادهتر، حاکمیت جنگ نمیکند، چون با جنگ از بین میرود و مذاکره هم نمیکند، چون نیاز به این دشمن دارد. این بیان سیاسی در عمل هم اجرا شده است و با آمدن رئیسجمهوری جدید هم این چارچوب قابل تغییر نیست.