نابودی یک سرزمین در ایلغار مغولان معاصر؛ فیلم: گریه‌ جنگلبانان مازندران

در حالی که آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی همچنان ادامه دارد، رییس سازمان جنگل‌ها گفته: ردپای جنگل‌خواران در این آتش‌سوزی به چشم می‌خورد. آتش هیرکانی، آتش بی‌پناهی طبیعت ایران است. فیلم زیر: گریه‌ جنگلبانان هنگام سوختن درختان چند هزارساله در جنگل‌های شمال ایران.

آتش‌سوزی هیرکانی وارد بیستمین روز شده و هنوز هیچ مقام و نهادی پاسخ نداده که چرا چنین فاجعه‌ای در مهم‌ترین ذخیره‌گاه زیستی کشور، این‌قدر دیر دیده و دیر جدی گرفته شد. اما مسئله فقط «ضعف مدیریت» نیست؛ مسئله این است که وقتی آتش در کالیفرنیا زبانه می‌کشد، صفی طولانی از رسانه‌های اصولگرا برای تحلیل و دلواپسی و درس‌دادن درباره «بحران مدیریت در غرب» تشکیل می‌شود، اما حالا که جنگل‌های ثبت جهانی ایران در حال خاکستر شدن‌اند، همان رسانه‌ها انگار روی دکمه «بی‌صدا» رفته‌اند.

آتش به جان هیرکانی افتاده، به جان مسئولیت‌گریزی هم

به گزارش رویداد۲۴، جنگل‌های هیرکانی، میلیون‌ها سال قدمت دارند؛ قدیمی‌تر از بسیاری از تمدن‌های بشری. اما در ایران سال ۱۴۰۴، این گنجینه جهانی با بی‌دقتی و بی‌تجهیزاتی در سطح یک دهستان اداره می‌شود. پرسش روشن است: چطور ممکن است منطقه‌ای نزدیک به ۲۰ هزار هکتار، فقط با دو محیط‌بان حفاظت شود؟

به گزارش رسانه‌ها آتش از روز‌های نخست قابل مهار بود، اما نه استانداری درخواست پرنده کرد، نه سازمان محیط‌زیست و نه هیچ مقام ارشد دولتی زحمت داد تا پای کار بیاید. وقتی هم که «ایلیوشین» رسید، آتش به مرحله‌ای رسیده بود که هر پرواز، فقط کار نمادین محسوب می‌شد؛ یک شوی مدیریتی برای ثبت در گزارش‌ها.

باد که می‌وزد، آتش می‌دود؛ اما تصمیم در سیستم اداری در ایران حتی راه‌رفتن هم بلد نیست

جنگل هیرکانی از لحظه اشتعال باید با پرنده مهار می‌شد؛ این ضرورت علمی است نه سلیقه‌ای. کارشناسان مستقل بار‌ها هشدار داده‌اند که در جنگل‌های انبوه، نیروی انسانی نمی‌تواند کار کند و هر ساعت تأخیر، دامنه فاجعه را چند برابر می‌کند.اما بروکراسی سنگین، مجوز‌های بی‌پایان و بی‌میلی مدیران برای «پذیرفتن مسئولیت» باعث شد آتش مثل موج در جنگل حرکت کند و به نقطه‌ای برسد که فقط «باران» می‌تواند نجاتش دهد؛ مثل همیشه.

هیرکانی فقط جنگل نیست؛ زیرساخت امنیت غذایی، اقلیمی و حتی ملی ماست

جنگلی که امروز می‌سوزد، مهم‌ترین سپر طبیعی ایران در برابر خشکسالی، فرسایش خاک، سیلاب و بیابانی‌شدن است. هر درخت هیرکانی معادل ده‌ها تن «زیرساخت زیستی» است؛ چیزی که هیچ پروژه عمرانی قادر به جایگزینی آن نیست.با این حال، دولتی که حاضر است برای پروژه‌های خاکستری میلیارد‌ها خرج کند، برای حفاظت از این میراث جهانی حتی هزینه خرید چند «پرنده مخصوص اطفا» را هم ضروری نمی‌داند.

مشکل اصلی در هیرکانی این نیست که بالگرد کم داریم، یا مسیر‌ها صعب‌العبور است. مشکل این است که مدیران مسئول، مسئولیت را جدی نمی‌گیرند؛ رسانه‌هایی که باید مطالبه‌گر باشند، ترجیح می‌دهند سکوت کنند؛ و دولتی که هر روز به نام «اصلاح ساختاری» سازمان‌های محیط‌زیستی را ضعیف‌تر می‌کند، معلوم نیست قرار است چه چیزی را برای نسل آینده باقی بگذارد.
www.youtube.com/watch?v=7IPAMcCEphg

EnglishGermanPersian