محافلی در بیت رهبری: تاجگُذاری آقازاده در حال انجام است


مجلس خبرگان رهبری روز چهارشنبه گزارش‌های منتشر شده در مورد «جانشینی موروثی» مجتبی خامنه‌ای به عنوان رهبر آینده جمهوری اسلامی را «شبهه‌پراکنی» خواند و مدعی شد این نهاد به «شایسته‌گزینی و انتخاب اصلح» توجه دارد.

ولایت فقیه سکولار شده! / منصور امان

این واقعیت که سُخنان یک امام جُمعه گُمنام پیرامون جانشینی آقای خامنه ای می تواند به خبر اول نزدیک به تمامی رسانه های رسمی و غیر رسمی تبدیل شود، نشانگر جدی بودن احتمال به تخت نشانده شدن آقازاده وی و شکل گرفتن جریانهای مُوافق و مُخالف گرد آن در دستگاه قُدرت است.

اگر به مُلقب کردن آقازاده خامنه ای به تیتر “آیت الله” و تبلیغ “اجتهاد” وی در اُرگان حوزه حُکومتی علمیه قُم دقت گردد و سُخنان آخوند – کارمند یاد شده کنار آن گذاشته شود، آنگاه می توان گفت هُشدار آقای میرحسین موسوی در باره “توطئه” در دربار آقای خامنه ای برای “موروثی کردن رهبری” در ماه گذشته، چندان هم تصادُفی نمی توانسته باشد. آنگونه که می نماید، نوشته کوتاه آقای موسوی رو به تلاش های پُشت پرده ای داشته که به منظور تاجگُذاری آقازاده در حال انجام است و محافلی در حاکمیت از این طریق آن را فاش ساخته اند.

طرح علنی جانشینی آقازاده خامنه ای از سوی باند حاکم نشانگر آن است که تلاش آن برای خفه کردن موضوع توسط حمله به آقای موسوی و طرح اتهامهای سنگین همراه با فحاشی و مرعوب سازی شکست خورده است و آنها چاره ای جُز فرار به جلو نیافته اند.

به این ترتیب آقازاده بدنامی که به گونه ای ناکام تلاش می کرد فعالیتهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی اش در سایه بماند و در این راه از پُشتیبانی تمامی دستگاه های رسمی و غیر رسمی برخوردار بود، به ناگُزیر از پستوی امن بیرون آمده و اینک در اطراف تخت خلافت به بیرون سرک می کشد.

با شاهزاده-آخوند مُجتبی یا بدون او، پروسه جانشینی “رهبر آینده نظام” همان روند مُفتضحی را خواهد پیمود که به جانشینی “رهبر” فعلی آن انجامید. تنها تفاوُت درجه رُسوایی است که این بار به نظر می رسد پله های رفیع تری را می پیماید و ناهمگونی و تنشهای بیشتری را زیر “خیمه نظام” دامن خواهد زد.

طرح احتمال موروثی شدن “رهبری”، فقط یک شکست ایدئولوژیک برای نظریه ولایت فقیه نیست، بلکه همچنین عقیم و ناکارا بودن آن به لحاظ سیاسی را نیز به اثبات می رساند. استبداد مُطلقه که مولود طبیعی “ولایت فقیه” است، به هیچ اصلی، حتی آنچه که “ولایت فقیه” را تعریف می کند، مُتعهد نیست و هیچ ملاکی، حتی آنچه که دین تعیین کرده، آن را مشروط نمی سازد. ولایت فقیه سکولار شده، شارلاتانیسم دینی اش رنگ باخته و حال نه آیه های شرع، بلکه دیکته قُدرت و ثروت است که سیاست آن را می نگارد و “رهبر”ش را برمی گزیند.

EnglishGermanPersian