خبرگزاری پارس (ایرنای کنونی) همان زمان در خبری درباره نجات یافتگان نوشت: از هفتصد تماشاگر کوچک و بزرگ که در سالن سینما «رکس» آبادان سرگرم تماشای فیلم بودند، در جریان آتشسوزی، تنها یک صد نفر توانستند خود را از مهلکه نجات دهند و به بیرون فرار کنند و شش صد نفر دیگر در میان جهنمی از آتش سوختند که از این عده سیصد و هفتاد و هفت نفر جان خود را از دست دادند.
یک خبرنگار آبادانی گفته: معلوم نیست اینها را با چه چیزی سوزاندهاند؛ چرا که در حدود ۲۰ دقیقه آن بدنها آنطور سوخته بودند. بنزین و گازوئیل اینطور نمیسوزاند. ساختمان یک طوری سوخته بود که سقف سینما با آن ارتفاع هم سوخته بود؛ این کار بیست لیتر بنزین نیست. در عکسهایی که من گرفتم مشخص است که حتی راه پلهها که بیرون از سینما هستند هم سوختهاند. اینها ماده آتش زا را حتی به دیوارها هم پاشیده بودند که آتش به سقف رسیده بود.
او دربارهی تحقیقات خود میگوید که سؤالات بی جوابی در پیگیری قضیه سینما رکس وجود دارد: وقتی بعد از انقلاب سینما رکس را با خاک یکسان کردند به شبههها دامن زدند. مگر نمیگویند شاه این کار را کرد؟ خب چرا این را تبدیل به موزه نکردند و آن را تبدیل به ساندویچ فروشی کردند. نکته دوم اینکه چرا این حادثه را بعد از دو سال از تقویم جمهوری اسلامی حذف کردند. و نکته بعدی هم اینکه میخواستند یادمان شهدای رکس را هم خراب کنند ولی مردم آبادان نگذاشتند. اینها سوالاتی است که برای من پیش آمده است.
این خبرنگار می گوید: محمد کیاوش یا محمد علوی تبار که بعدها به عنوان نماینده آبادان در مجلس شورای اسلامی حضور داشت از کسانی بود که برخی منابع او را از عوامل آتش سوزی عنوان میکردند. علوی تبار ناظم دبیرستان من بود. در زمان آتش سوزی او دبیر تعلیمات دینی ساده بود. در آن زمان اسمش «سید علوی» بود. بعد از انقلاب اسمش را عوض کرد و شد «کیاوش» و شد فرماندار آبادان. وقتی فرماندار شد میز و صندلیهای داخل فرمانداری را آتش زد و گفت اینها طاغوتی است.
www.youtube.com/watch?v=cGnVxUt-MzM