سرنوشت بحران برجام و ایران در بلوک بندی جدید جهانی


منصور امان

سرنوشت بحران هسته ای در بلوک بندی جدید جهانی

در بُن بست مُذاکرات “احیای برجام” همه طرفها شُروع به جُنبش کرده اند. اما این حرکتی است که به جانب خُروج از انسداد مایل نشده، بلکه رو به عقب دارد و از آغاز پایان دیپلُماسی دستکم در این چارچوب خبر می دهد. این در حالی است که اتحادیه اُروپا پس از شکست ابتکار خود در دوحه، تیر دیگری را در تاریکی رها کرده است.

آقای گروسی، مُدیر کُل آژانس بین المللی انرژی اتُمی، به ایراد سُخنان تُند و جنجال برانگیز شُهرت ندارد. اما همو وقتی هُشدار می دهد که رژیم ایران امکان نظارت و بازرسی را از آژانس سلب کرده و در ادامه به گونه ضمنی به مقاصد نظامی فعالیتهای هسته ای مُلاها اشاره می کند، آشکار می گردد که دیگ بُحران هسته ای در حال جوش آمدن است.

در دو سوی مُعادله بُحران اما از پیش نتیجه گیری سیاسی از واقعیت فنی که آقای گروسی اکنون روی میز گذاشته، آغاز شده است:

حاکمان ایران به شتاب در همه مسائل مورد اختلاف از سناریوی کاهش تنش در مُناسبات با غرب فاصله می گیرند و خود را زیر چتر حمایتی روسیه قرار می دهند. آنها در بلوک بندی جدیدی که در پهنه بین المللی پس از تجاوُز نظامی این کشور به اوکراین شکل گرفته، به بلوک رقیب غرب یعنی، چین و روسیه پیوسته اند. در این راستا آقای خامنه ای حمایت رژیم اش را از روسیه در جنگ اوکراین علنی ساخته و “نظام” را به این سمت کوک کرده است. با پُشتگرمی به بلوک شرق، حاکمان کشور نه فقط “احیای برجام” بلکه هر شکل دیگری از عقب نشینی از نقشه های جُنون آمیز خود را مساله ای مربوط به دوران گذشته ارزیابی کرده و دیگر ضروری نمی دانند. تاکید مُشاور رهبر ج.ا، آقای کمال خرازی، بر اینکه ج.ا “توانایی ساخت بُمب اتُمی را دارد”، تابلویی است که “نظام” برای دیده شدن این نقشه راه کاشته.

به این ترتیب، رژیم حاکم بر ایران وارد دوران تازه ای از بُحران با غرب و منطقه می شود که زیربنای اقتصادی و سیاسی آن را از قبل فراهم ساخته. با مُدل اقتصادی فلاکت و ویرانی و تمرکُز سیاست بر سرکوب عُریان، “نظام” از پیش شرطهای لازم برای ورود به این دوران برخوردار است.

در آن سوی دیگر مُعادله‌ی بُحران هسته ای، جهان غرب و مُتحدانش در منطقه نیز که به خوبی از نقشه ها و مسیرهای تحرُک حاکمان ایران آگاهی دارند، در حال آماده سازی خود برای این سناریو هستند. سفر آقای بایدن به اسراییل و عربستان فقط ابراز نزدیکی به گونه نمادین نبود، بلکه چرخش سیاست خاورمیانه ای آمریکا و بازگشت آن به یک حوزه جُغرافیایی را علامت می داد که در چشم آن اهمیت استراتژیک دوباره ای یافته است.

به همین گونه در سطح منطقه ای هم جُنب و جوش سختی به منظور آمادگی برای رویارویی با بدترین حالتها در جریان است. روند نزدیکی کشورهای عربی و اسراییل رو به جلو در حرکت است و به تدریج دامنه نظامی آن به سطح پیمانهای دفاعی و استراتژیهای مُشترک نزدیک می شود.

آنهایی که به خود دلداری می دادند بالاتر از سیاهی رنگی نیست، شرایط زیست و کار از آنچه که هست بدتر و تهدیدات ناشی از شرارتهای حاکمان از آنچه که بود بیشتر نمی شود، اکنون به دوزخی شُعله ور تر می نگرند که دروازه اش در برابرشان باز می شود. از این سرنوشت باید سرپیچید، درب دهشت بی پایان ج.ا را باید بست و کلید دار را به جهنم فرستاد.

EnglishGermanPersian