حکم ۵۰ ضربه شلاق روی نقاط مجاز بدن یک روزنامه نگار در ایران!

احمد زیدآبادی، فعال سیاسی منتقد، می‌گوید به‌دلیل پرونده‌ای در سال ۱۳۸۸ که حکم آن پس از ۱۴ سال به وی ابلاغ شده است، از سوی شعبۀ ۱۰۱ دادگاه عمومی-جزایی اراک به تحمل یک سال حبس تعزیری و «۵۰ ضربه شلاق روی نقاط مجاز بدن» محکوم شده است!

این زندانی سیاسی سابق در کانال تلگرامی خود با اشاره به اینکه اتهامات انتسابی او در این پرونده «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» بوده، نوشت: «حکم دادگاه اراک مربوط به سخنرانی‌ام در تاریخ سوم خرداد سال ۱۳۸۸ در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال به دعوت جوانان حامی آقای کروبی در آن شهر بوده است.»

احمد زیدآبادی نوشته است: «همانطور که حدس می‌زدم، حکم دادگاه اراک مربوط به سخنرانی‌ام در تاریخ سوم خرداد سال 1388 در جریان انتخابات ریاست جمهوری آن سال به دعوت جوانان حامی آقای کروبی در آن شهر بوده است. شاکی پرونده ظاهراً نیروی انتظامی شهرستان اراک است. رئیس شعبۀ 101 دادگاه عمومی-جزایی اراک، در رأی خود به تاریخ 21 بهمن سال 88 بزه انتسابی مربوط به دو اتهام تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی را بنا به متن سخنرانی‌ام، محرز دانسته و بر اساس آن، مرا برای اتهام نخست، به تحمل یک سال حبس تعزیری و برای اتهام دوم، به 50 ضربه شلاق روی نقاط مجاز بدن محکوم کرده است.

قاضی در حکم خود، مرا به عنوان دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت معرفی اما عین حال تأکیده کرده است که به “علت مجهول‌المکان بودن، اطلاعات دیگری از وی در دسترس نمی‌باشد.” از همین رو، رأی غیابی صادر شده و برای تجدیدنظرخواهی ده روز مهلت داده است. از آنجا که من روحم از این ماجرا خبر نداشته که خواهان تجدیدنظرخواهی شوم، حکم به خودی خود تأیید و حالا پس از گذشت 14 سال از آن تاریخ، برای اجرا ابلاغ شده است. در واقع، در همان حال که دادگاه اراک مرا مجهول‌المکان دانسته، آدم و عالم می‌دانستند که من همزمان با صدور رأی، از زندان اوین به زندان گوهردشت کرج تبعید شدم تا به اتهام تبلیغ علیه نظام و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور، برای سال‌ها در آنجا آب خنک بنوشم. بر این اساس، اگر حتی به فرض، اتهام تبلیغ علیه نظام علیه من وجهی هم می‌داشته، کیفر آن را تحمل کرده‌ام و بنابراین از باب “اعتبار امر مختومه” بخش مربوط به تبلیغ علیه نظام در دادنامه قاعدتاً باید کان لم یکن و ملغی اعلام شود.

در مورد نشر اکاذیب اما همۀ پیگیران مطالب من می‌دانند که عموماً بر خبرهای رسمی تکیه می‌کنم و اصولاً در نقل خبر بسیار محتاطم تا جایی که برای احراز صحت و سقم اخبار، به قدری مته به خشاش می‌گذارم که مرا در این زمینه به وسواس شدید متهم می‌کنند.

با این حساب، بسیار مایلم بدانم که چه نشر اکاذیبی در آن پرونده به من نسبت داده شده است! در همین جا اعلام می‌کنم که اگر یکی از اصولگراها مثلاً عبدالله گنجی تصدیق کرد که در آن سخنرانی من اکاذیبی را نشر داده‌ام، حاضرم به جای 50 ضربه شلاق روی نقاط مجاز بدن، صد ضربه را نوش جان کنم و اگر او تصدیق کرد که اصولاً نشر اکاذیبی صورت نگرفته است، چنانچه تحمل 50 ضربه شلاق، احساس خشم و کین و انتقام‌جویی کسانی را فرا می‌نشاند و سبب آرامش‌شان می‌شوم، من باز هم حاضرم با طیب خاطر به آن تن در دهم؛ بی‌هیچ ریا و نفاق و دورویی و دوز و کلکی! تنها چیزی که در این میان می‌خواهم این است که دستگاه قضا خودش به این موضوع رسیدگی کند و مرا با این همه مشغلۀ فکری و در این گرمای طاقت‌فرسا و هوای پر از گرد و خاک، به زیر خورشید اراک نکشاند!»

گفتنی اینکه، احمد زیدآبادی در سال ۱۳۸۸ به «اتهام تبلیغ علیه نظام» و «تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور»، علاوه بر شش سال زندان، به پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی محکوم شد. او در پایان دوران محکومیت شش سال زندان خود، در اردیبهشت سال ۱۳۹۴ برای اجرای حکم پنج سال تبعیدش، به شهرستان گناباد در استان خراسان منتقل شد.

EnglishGermanPersian