
نشست علمی «نوجوان نا آرام» با محوریت شناخت و بررسی مسائل نسل جدید برگزار شد. «هویت» و ماهیت «آنارشیک» فضای مجازی از کلیدیترین مفاهیم بحث شده در این نشست بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست علمی «نوجوان نا آرام» با محوریت بررسی ابعاد حضور نوجوانان در ناآرامیهای اخیر با حضور میرسبحان سادات پژوهشگر حوزه نوجوان و خانواده، ایمان عرفان منش، جامعهشناس فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و سعید مدرسی، دانشآموخته دکتری علوم تربیتیدر مؤسسه تبیان برگزار شد.
میرسبحان سادات در این نشست گفت:درباره محدودهی سنی دوران نوجوانی نظرات مختلفی وجود دارد؛ اگر بخواهیم آکادمیک جلو برویم، سن 11 تا 18 سالگی دوران نوجوانی است، اما پژوهشهای جدید سن نوجوانی را بالاتر هم نشان میدهد و تا 21 سال میرسد؛ یعنی دوران نوجوانی، کش پیدا میکند، اما ویژگیهایی است که ایجاب میکند ظهور و بروز نوجوان عصر حاضر متفاوت باشد؛ یکی از دلایلش، اتفاقاتی است که در دنیای کنونی تجربه میکند؛ از سبک زندگی گرفته تا مواجهه با رسانهها و انتظاراتی که دیگران از او دارند. نوجوان، اکنون درگیر این حواشی شده است؛ چرا که بخشی از آن، به دلیل برچسبی است که به او زدیم. او را «نسل z» معرفی کردیم و این نسل هم مشخصات خاص خود را دارند. حالا که ما نوجوان را اینگونه معرفی کردیم، او هم سعی میکند این برچسبها را محقق کند. از این جهت، در پاسخ به این سؤال که چرا حضور نوجوانان در اتفاقات اخیر پررنگتر از گذشته شده است؟ سریع میگوییم دههی هشتادی و «نسل z» هستند؛ یعنی همانها که وقتی چشم باز کردند، اینترنت و فضای مجازی را به روی زندگی خود گشوده یافتند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تصریح بر اینکه یکی از پررنگترین مباحثی که در روانشناسی درباره آن بحث میکنیم، این است که هویتیابی دو عنصر دارد، افزود: اگر این دو عنصر برآورده شود، آن شخص هویت اصلی خودش را پیدا میکند و به یک ثبات هویتی میرسد؛ این دو هویت شامل جستجو و تعهد است. حالا بر اساس اینها یک نمودار چهار قسمتی را میتوانیم ببینیم. در قسمت افقی، جستجو کردن و در قسمت عمودی میشود تعهد داشتن. اگر دنبال هویتم هستم و در حال جستجوی چیزهای مختلف هستم و بعد به این نتیجه میرسم که فلان هویت خوب است و آن را بر میگزینم، سپس به آن متعهد میشوم، به آن هویت تثبیتشده میگوییم که همه ما به دنبال همین هویت تثبیتشده در نوجوان هستیم. اما نوجوانی که به این موقعیت میرسد، چه ویژگی دارد؟ میگوییم جستجوگر است. آیا ما تحمل نوجوان جستجوگر را داریم؟ آیا تحمل نوجوانی که از ما سؤال میکند، داریم یا خیر؟ خیلی از ما نداریم. تا یک سؤال از ما میپرسد، او را توبیخ میکنیم یا ممکن است از سوی ما برچسبهایی بخورد. در حالی که او فرآیند طبیعی خود را طی میکند. او نمیداند دنیا چه خبر است و تازه وارد اجتماع میشود. پس باید آشنا شود و جستجو کند. شاید شما به ظاهر فعلی خودتان پایبند و متعهد باشید؛ چرا که چندین سال است که در جستجوهای خودتان به این باورتان رسیدید. نوجوان به این مرحله نرسیده است و در حال تجربه کردن مسائل جدید است، اما ما تحمل این تجربهگری را نداریم. بنابراین وقتی قبول میکنیم نوجوانی، دورهای مهم در هویتیابی است، باید تبعات آن را هم قبول کنیم. نوجوان دربارۀ حقیقت جستجو میکند و دنبال حقیقت است. وقتی به کف خیابان میآید، به دنبال واقعیت ماجرا است. اتفاقی که اکنون در فضای مجازی و کف خیابان رخ میدهد، در همین راستا است. او درباره حقیقت جستجو میکند. حتی گاهی اوقات با خود میگوید کف خیابان بروم تا ببینم حقیقت ماجرا چیست. این ماجرا همان تبعهی هویتیابی است.
ویژگیهای نوجوانی که دست به ناآرامی اجتماعی زد
وی افزود: باید به دنبال ویژگیهایی باشیم که سبب میشود نوجوان این ناآرامیهای اخیر را رقم زد. اول اینکه نوجوان، “میل به دیده شدن و بروز” دارد؛ چرا که از فضای خانواده مستقل میشود و به فضای جامعه میآید تا یک کُنش اجتماعی داشته باشد. همین ویژگی در نوجوان دهه 50 ما بوده که در انقلاب و جنگ خود را نشان داده است؛ اما آیا پس از جنگ، بستری برای نوجوان داشتیم تا خود را بروز و ظهور دهد؟ اگر هم بوده، برای نوجوانان مذهبی ما بوده است؛ چرا که غالباً جذب بسیج و مسجد و … می شدند و دیگران آنها را افرادی حزباللهی و مذهبی میشناختند؛ برای همین وقتی فردی دارای اعتقادی معمولی بود و مذهبی محسوب نمیشد، سمت این مراکز دینی فرهنگی نمیرفت. منِ نوجوان کجا باید خود را بروز دهم و کجا در جمع بیایم؟ با ظهور شبکههای اجتماعی، همین بروز حداقلی هم از دست رفت. اگر یک نوجوان اکنون در بین دوستان خود هم باشد، همگی با هم درون فضای مجازی هستند. سؤال نوجوان این است که کجا باید خود را بروز دهم؟ کجا باید حرف بزنم؟ من شبهه دارم، کجا باید حرف بزنم؟ پس از اغتشاشات 88 به بعد که شبکههای اجتماعی فراگیر شد، نوجوانان حضور فعالی در این شبکهها پیدا کردهاند، چون در آنجا میتواند به راحتی خود را نشان دهد و به آسانی صحبت کند. یکسری مسیر را اشتباهی میروند. برای دیده شدن، به سمت خودنمایی می رویم. در خودنمایی، هر کاری میکنیم تا دیده شویم. آنچه خلق میکنیم، دوست داریم دیگران هم ببینند. ما قرار است سیستمی به قضایا نگاه کنیم. درصدی از کسانی که به خیابان می آیند، به خاطر دیده شدن است.
این کارشناس روانشناسی با اشاره به اینکه اولین جایی که میتواند میل به دیده شدن در نوجوان برآورده شود، در بستر خانواده است، گفت: آیا اکنون نوجوان ما در خانواده دیده میشود یا اینکه به او برچسب میزنیم؟ از آن طرف، نوجوان، آرمانخواه و عدالتخواه میشود و انتقاد هم میکند؛ از این جهت شروع به انتقاد از والدین میکند. این امر، چالش امروز پدر و مادر است. خب، همین انتقاد نسبت به جامعه وجود ندارد؟ نسبت به اتفاقاتی که رخ میدهد، وجود ندارد؟ نکته مهم این است که نوجوان، همه چیز را آرمانی میبیند، چرا که تازه وارد جامعه شده و میخواهد همه چیز باید در عالیترین مرتبه خود باشد؛ در اینجا پسوندی میخورد: «آرمانگرا، عدالتخواهِ ایدهآلگرای صد در صدی». دختر نوجوانی به مادرش میگوید شوهر قحطی بود که با او ازدواج کردی؟ مقصود پدرش است. چرا که او یک دختر نوجوان است و برای همسر آرمانی خود، چندین ویژگی را لیست کرده و ممکن است پدر او تنها یک ویژگی را دارا باشد یا حتی تضادهایی هم با آن ایدهآلها داشته باشد.
نوجوان، همه چیز را آرمانی میبیند، چرا که تازه وارد جامعه شده و میخواهد همه چیز باید در عالیترین مرتبه خود باشد؛ در اینجا پسوندی میخورد: «آرمانگرا، عدالتخواهِ ایدهآلگرای صد در صدی».
سادات افزود: ما در رواشناسی اصلی با عنوان «انتقال عمل» داریم؛ یعنی آدمها آنچه که در تصورات خود دارند، پس از مدتی دوست دارند در مرحله عمل هم داشته باشند و تجربه ملموسی را کسب کنند. اینجاست که بازی هم میتواند تأثیر داشته باشد، اما نه به عنوان پایگاه اصلی ماجرا بلکه به مثابه یک محرک. در تصاویر اغتشاشات اخیر دیدیم که آنچه در بازیهای رایانهای شبیهسازی شده بود، سعی کردند به صحنه عمل بکشانند، اما فکر بعدش را نمیکردند.
وی ادامه داد: موضوع اینجاست که باید راهکار ارائه دهیم منتها راهکار برای چه مخاطبی؟ راهکارهای حکومتی باید ارائه دهیم؟ به رسانه یا خانواده ارائه دهیم؟ تا سراغ راهکار میآییم، راهکارها کلی میشود. راهکارها را بر اساس مخاطبینی که داریم، ارائه دهیم؛ راهکار حکومتی ما چه بود؟
گفتیم بستری وجود ندارد که نوجوان خودش را بروز دهد، پس حکومت باید به سمت بسترسازی برای همه طیف مخاطب برود. صرف پایگاه بسیج کفایت نمیکند بلکه باید محلی برای گردهمایی نوجوانان باشد و با هم طرحهایی را اجراء کنند. اردو جهادی را چه کسانی جلو میبرند؟ مگر غیر از نوجوانان هستند؟ آیا نمیتوانیم این اردو را بیشتر بسط دهیم؟ ما هویت ملی و هویت اصلی را برای نوجوان معرفی نکردیم. وقتی اینچنین نباشد، خیلی دلش برای ایران نمیسوزد.
در ادامهی این نشست ایمان عرفان منش، جامعهشناس فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام گفت: ما در بینش جامعهشناسی، بیشتر تمایل داریم که بپرسیم چرا آرام یا نا آرام یا چگونه آرام یا نا آرام؟ گاهی تشریح درست سؤال، ما را کمک میکند به واقعیت صحیح از صحنه دست یابیم.
وی افزود: من در سه بخش صحبت میکنم: اول، جامعهپذیری رسانهای. دوم، گروههای مرجع بخش. سوم، سلبریتیها به عنوان گروههای مرجع. ما اگر از جوانان و نوجوانان صحبت میکنیم، یک مشکل ما در فهم ماجرا، نقد علوم انسانی و نقد خود فلسفه علوم اجتماعی است. اساساً مفهومی به نام کُنشگری را مبنا میگیریم که خیلی نظری است. در این کُنشگری، جایی برای سوژهگری نوجوان در نظر نمیگیریم. طبق آماری که پژوهشگاه آمار ایران ارائه داد، 24 درصد کل جمعیتمان کودک و نوجوان هستند.
غفلت ما در مسائل تربیتی یک روزه حل نمیشود
عرفانمنش ادامه داد: تحلیل ما در جامعهی ایران و برای مسائل ایران، از ناحیه تحلیلهای آسیبشناسانه و روادارانه است؛ یعنی گاهی اوقات مواردی را میشماریم که همه ما میدانیم هست و به آن نمیپردازیم تا به یک مرحله بحرانی برسد، بعد درباره آن بحث میکنیم و سمینار میگذاریم. غفلتی که از مسائل تربیتی در این دو سه دهه اخیر شده است، یک روزه حل نمیشود.
این کارشناس جامعهشناسی با اشاره به اینکه اکنون خیلی از پدر و مادرها به عنوان افرادی که نسل نوجوان دارند، الگوی تربیتی منسوخی در برخی موضوعات دارند، گفت: یعنی با فضایی که خودشان در دهه 50 یا 60 با آن مواجه بودند، نمیتوانند با نوجوانی که در اواخر دهه 80 یا 90 است، مواجه شوند.
آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیاز تربیتی 12 میلیون دانشآموز باشد
عرفانمنش افزود: تصویری از فضای مجازی در ذهن مسئولان است که شبیه به اسب تروا است؛ گویی با آرایش و بزکی آمده که میخواهد بنیان خانواده را بردارد. اساس این تصور، کوتاه فکری است. ضمن اینکه ماهیت نسل، تغییرپذیری است. بخشی از تئوریهای جامعه شناسی میگوید برخی دورهها، آدمها شبیه هم هستند، اما در دوره مدرن نمیتوانی انتظار داشته باشی آدمها محصول یک تربیت یکسان و شبیه هم باشد. ناآرامی و اعتراض ماهیت این دوره است. خیلیها دوست دارند خود را هنوز نوجوان نشان دهند تا برگرفته از ظرفیت نوجوانی، خود را معترض نشان دهند و یک کنشگری را بروز دهند. معتقدم برخی مشکلات ما ناشی از فقدان زبان مشترک در دریافت مباحث و انتقال آن است.