امسال برای نخستین بار در تالارِ شماره چهار، یک “صحنه مرکزی” بزرگ به گفتگو درباره موضوعهای اجتماعی و سیاسی روز اختصاص داده بودند. در این برنامهها مصاحبههایی با شخصیتهای فرهنگی مانند ماریا رِسا برنده فیلیپینی جایزه صلح نوبل ۲۰۲۱ و همچنین یِنس استولتِنبِرگ، دبیرکل سابق ناتو درباره مسائل و معضلات سیاسی و اجتماعی روز مانند “ایران و مبارزات زنان”، “اوکراین و موضع اروپا” و “نقش سازمان عفو بینالملل در غزه” انجام شد.
امسال چندین جاذبه برای کشاندن کودکان و نوجوانان به نمایشگاه ترتیب داده بودند. برای نمونه در فضای آزاد نمایشگاه بچهها میتوانستند در یک سفینه فضایی به کمک یک عینک “واقعیت مجازی” کیهان خارج از جو زمین را تجربه و با کیهاننورد آلمانی ماتیاس ماورِر گفتگو کنند.
در طول نمایشگاه چندین جایزه به نویسندگان و کنشگران اجتماعی داده شد که مهمترین آنها “جایزه صلح کتابداران آلمان” به تاریخدان اتریشی کارل شلوگل تعلق گرفت.
او در سخنرانی سپاس خود هشدار داد: «بدون یک اوکراین آزاد، صلح در اروپا استوار نخواهد ماند.»
از برجستهترین فوق برنامههای نمایشگاه یکی اعلام نتیجه همهپرسی “واژه سال جوانان” بود که دو میلیون نفر در آن شرکت کرده بودند. واژه امسال crazy (دیوانهوار) است که جوانان آن را زمانی به کار میبرند که نمیدانند در پاسخ چه بگویند.
یکی هم جایزههایی به حسابهای پرطرفدار تیکتاک بود چون از قرار جوانان بسیاری توسط این شبکه اجتماعی به خواندن کتاب علاقهمند شدهاند.
یکی از این جایزهها به لیل لوکاس نویسنده داستانهای تخیلی تعلق گرفت.
ایران و نمایشگاه
حضور درون مرزی ناشران ایرانی در نمایشگاه تقریبا بیرنگ بود.
تنها “نشر ایرانبان” که بیشتر ترجمه کتاب کودک منتشر میکند و “نشر خانه هنر” حضور داشتند. داود مینباشی سرپرست “خانه هنر” بیشتر کتابهای خوشنویسیشده و خوشطرح را به نمایشگاه آورده بود.
نیلوفر تیموریان سرپرست “ایرانبان” از ترجمه تازهچاپ “ریگو و روزا” توسط الهام مقدس گفت که درد دلهای یک پلنگ ایرانی است که در باغ وحشی در پایتخت سویس میمیرد و لورِنس پائولی آنها را به آلمانی روایت میکند: “دلم برای وطنم تنگ میشود که مال من نیست”.
غرفه های نشر چشمه، شباویز و “زنان آزادیخواه” به خاطر مشکلات ویزا خالی ماندند.
شاید بتوان گفت امسال جای خالی ناشران و نویسندگان ایرانی را چندین نویسنده و پژوهشگر ایرانیتبار برونمرزی پر کردند که بیشتر در “صحنه مرکزی” از آثارشان برای علاقهمندان خواندند یا درباره موضوعهای روز گفتگو کردند.
در این میان حضور نویسندگان زن که درونمایه کارشان لزوما ایران نیست، جایگاه ویژهای داشت.
نوا ابراهیمی در کتاب تازه اش “و همهجا نوسان” und federn überall زندگی نسیم آواره شاعر افغان، سونیا تکفرزندپروی که مجبور است غیر قانونی کار کند و چند شخصیت دیگر را روایت میکند که بی اختیار باید دلسنگ باشند تا بر نارساییها و ناهنجاریهای جامعه آلمان چیره شوند.
گیلدا صاحبی اثر تازه اش “ارتباط به جای انشعاب” verbinden statt spalten را معرفی کرد: «اینکه جامعه آلمان لبریز از قطبیسازی و انشعاب و اختلاف است، فراوردهای است که سیاستپیشگان تولید کرده و رسانهها تقویت میکنند.»
بیژن معینی در رمان تخیلی اش “۲۰۳۳” از حزب راستگرای افراطی “خیزش” میگوید که در آلمان قدرت را به دست گرفته و جامعه را به سوی خودکامگی میکشاند.
دلفین مینویی گزارشگر مطرح روزنامه کثیرالانتشار فرانسوی فیگارو در رمانش “بدجنس” از دختر جوانی میگوید که تکگویی یک نوجوان ایرانی در شیراز است که روسریاش را آتش میزند و درباره زندگی، نارساییها و خواستههایش میگوید که کم و بیش خواستههای همه جوانان نه تنها ایران که جهانند.
خانم مینویی به دویچه وله گفت: «در رسانهها تنها یک ویدئوی کوتاه از نیکا شاکرمی پخش شد. من چنان متأثر شدم که از خود پرسیدم، نیکا باید چگونه فکر و زندگی کرده باشد؟ زندگی او را شبیهسازی کردم که زندگی بسیاری از دختران ایرانی بلکه جهان میتواند باشد.»
پیراستگی به جای آراستگی
میهمان ویژه جشنواره کتاب امسال کشور فیلیپین بود. تالار ویژه امسال را شکوفههای آناناس و نِیِ بامبوس معلق آراسته بودند. در گوشه کنار تالار میشد از دیوارههای مشبک شفاف، کتابهای بیش از ۱۰۰ نویسنده و پژوهنده و مترجم فیلیپینی را دید که در نمایشگاه حضور داشتند. هرکدام از آن شش گوشه کنارهای کوچک، نمادی از یک جزیره آن کشور پرجزیره بودند.
فیلیپین که از ۷۶۴۱ جزیره کوچک و بزرگ تشکیل شده تاریخ پرفراز و نشیبی دارد. تا پیش از ورود استعمارگران اسپانیا در سده ۱۶ میلادی، مسلمانان در جنوب این کشور فرمان میراندند. اما پس از ۳۰۰ سال فرمانروایی اسپانیا امروزه اکثریت با کاتولیکها است.
در سال ۱۸۹۶ در پی شورش مردم علیه استعمارگران، فیلیپین به رهبری خوزه ریزال که قهرمان ملی کشور به شمار میآید، اعلام استقلال کرد اما آمریکاییها تا پس از پایان جنگ دوم جهانی، فرمان کشور را در دست داشتند.
خوزه ریزال چشمپزشکی بود که میخواست چشمان مادرش را در آلمان درمان کند. او همچنین بلندآوازهترین داستاننویس فیلیپین است و کتابش “دست به من نزن” noli me tangere (حماسه ملی فیلیپین) در گوشه کنار نمایشگاه دیده میشد.
در تالار ویژه تصویر فراگیر چشم اشکآلودی را نمایش میدادند که به آبشارهای فیلیپین اشاره داشت.
رِآ لوپِز سرپرست تالار ویژه در پاسخ این پرسش که چرا در تالار، مثل هر سال، آرایشهای بسیاری نمیبینیم به دویچه وله گفت: «ما نمیخواستیم تالار را از چیزهای متنوع پر کنیم بلکه از میهمانان و علاقهمندان به فیلیپین و ادبیاتش. ما فضای بزرگی برای میهمانان آزاد گذاشتهایم. حتا مثل هر سال، تالار را نیم تاریک هم نکردیم که یک حالت ویژه به آن بدهیم. حالت ویژه امسال دیدارکنندگان تالار هستند.»
در پاسخ این پرسش که چرا حتما باید به این تالار سر زد و آیا کافی نیست مجازی از تالار و نمایشگاه دیدن کرد، خانم لوپِز گفت: «این خونگرمی و شوری که اینجا با آن رو به رو هستید، به هیچ رو مجازی به دست و چشم نمیآید. شعار ما “تخیل به فضا جان میبخشد” زمانی به واقعیت میپیوندد که شما در این فضا حضور داشته باشید.»
سخن پایانی
سرپرست نمایشگاه فرانکفورت این رویداد را “جشن ادبیات” نامید اما امسال فوق برنامهها و کتابهای تصویری و نمایش کار با هوش مصنوعی گاه بیش از رمان و داستان به چشم میخورد.
برای نمونه انتشاراتی book.ai از تایوان به نویسنده امکان میداد متن خود را در صفحه اینترنتی این ناشر بارگذاری کند و خوانندگان در همان دم میتوانستند کتاب را به بیش از ۱۰۰ زبان بخوانند.
پرسش این است که آیا در سالهای آینده کتاب به ویژه کتاب کاغذی جای خود را در خانههای خوانندگان پیدا خواهد کرد؟
میهمان ویژه سال آینده در نمایشگاه فرانکفورت، جمهوری چک با شعار “کشور کنار دریا” خواهد بود.