پزشکیان در مراسم افتتاحیه، این پروژه را گامی حیاتی برای تامین آب پایدار صنایع اصفهان توصیف کرد و گفت «با همکاری و تکیه بر کار کارشناسی میتوانیم بر مشکل کمآبی غلبه کنیم. این فقط یک طرح صنعتی نیست، بخشی از راه حل بلندمدت ما برای مدیریت بحران آب در کشور است.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
دولت میگوید با آغاز بهره برداری، وابستگی صنایع بزرگ از جمله فولاد مبارکه به آب زاینده رود متوقف میشود. سعید زرندی مدیرعامل فولاد مبارکه اعلام کرد که این شرکت پیش از این کمتر از یک و نیم درصد از آب زاینده رود را مصرف میکرد اما اکنون تصمیم گرفته وابستگی خود را کاملا قطع کند و افزود: «امروز میتوانیم بگوییم فولاد مبارکه از زاینده رود برداشت نمیکند.»
در ادامه، مهدی جمالی نژاد استاندار اصفهان نیز گفت که برداشت صنعتی از زاینده رود متوقف شده و حتی مدعی شد فازهای بعدی امکان انتقال آب به تهران را فراهم خواهد کرد.
با این وجود، طرحی با این ابعاد پرسشهای جدی درباره پایداری منابع، هزینه انرژی و پیامدهای اکولوژیک ایجاد میکند. طی ماههای اخیر شماری از سدهای مهم ایران به کمتر از ده درصد ظرفیت رسیدهاند و ورودی آب در بسیاری از نقاط کشور در کمترین سطح چند دهه گذشته قرار دارد.
نظر کارشناسان در گفتوگو با دویچه وله فارسی
وحید قاری، کارشناس محیط زیست و فارغ التحصیل دانشگاه هوهنهایم آلمان، از جمله متخصصان ایرانی است که در سالهای اخیر روی پیامدهای اکولوژیک پروژههای انتقال آب، مدیریت منابع و تغییرات اقلیمی پژوهش و فعالیت کرده است. او توضیح میدهد که چالش اصلی این نوع پروژهها، نبود شفافیت زیست محیطی است. او ابتدا ابعاد اثرگذاری پروژه را تشریح میکند و سپس میگوید: «بحث انتقال آب از عمان به صنایع اصفهان و استانهای دیگر به دلیل عدم شفافیت محیط زیستی مورد انتقاد قرار گرفته است.»
او میافزاید که اکوسیستمهای ساحلی نخستین قربانی چنین طرحهایی هستند و توضیح میدهد: «یکی از مهمترین اثرات آن تاثیر بر اکوسیستم دریایی کشور منبع است که ممکن است زندگی مرجانها و اکوسیستمهای حساس را تحت تاثیر قرار دهد.»
قاری همچنین به فشار گسترده عملیات مهندسی اشاره میکند و میگوید: «ساخت و ایجاد خط لوله در این ابعاد که نیازمند خاکبرداری عظیم و ایجاد جادهها برای رساندن تجهیزات است، پوشش گیاهی و جانوری بومی را تحت فشار قرار خواهد داد.»
او مهمترین ضعف ساختاری در ایران را ناتوانی در مدیریت پساب میداند و توضیح میدهد: «شیرین کردن آب، پساب زیادی تولید میکند که دفع کردن آن بدون مدیریت موجب آلودگی و آسیب به اکوسیستم جانوری خواهد شد و حتی در صورت ورود به رودخانهها میتواند موجب مرگ آبزیهای کوچک شود.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
دکتر منصور سهرابی، متخصص بومشناسی و محیط زیست، پروژه را در چارچوب بحران بزرگتر آب ایران تحلیل میکند. او یادآوری میکند که ماهیت بحران آب در فلات مرکزی، ساختاری و ناشی از برداشت بیش از حد است و میگوید: «افزودن حجمی محدود از آب شورزدایی شده نه ظرفیت احیای آبخوانها را دارد و نه میتواند الگوی مصرف را اصلاح کند.»
سهرابی به مقیاس بحران اشاره میکند و توضیح میدهد: «در سالهای اخیر، سالانه بین چهار تا شش میلیارد متر مکعب برآورد شده است. در چنین مقیاسی، افزودن حجمی محدود تنها نقش مسکن کوتاه مدت دارد.»
او هزینه اقتصادی طرح را نیز بسیار بالا میداند و تاکید میکند «هزینه تمام شده آب شیرین شده حدود پنج تا شش دلار به ازای هر مترمکعب است که دهها برابر هزینه مدیریت تقاضا و بازچرخانی آب است. این اختلاف نشان میدهد این طرح، بیشتر یک پروژه مهندسی نمایشی است تا یک راهکار پایدار آبی.»
بیشتر بخوانید: تهران در لبه بحران؛ هشدار “تخلیه پایتخت”، انتقادها و نظرات کارشناسان
سهرابی در ادامه، تبعات کوتاه مدت و بلندمدت را توضیح میدهد. او تغذیه کوتاه مدت صنایع و افزایش وابستگی آنها را یکی از نتایج فوری میداند و برای چشم انداز بلندمدت هشدار میدهد «نمکزدایی آب دریا شدیدا انرژی بر است و با توجه به اتکای ایران به انرژی فسیلی، این طرح وابستگی به سوختهای فسیلی را عمیقتر میکند و نقش ایران را در تغییر اقلیم پررنگتر میسازد.»
او یکی از جدیترین نگرانیها را تخلیه شورابه میداند و میگوید: «شورابه حاصل میتواند جمعیت پلانکتونها را کاهش دهد، باعث خفگی مرجانها شود و زنجیره غذایی ماهیان را مختل کند. مکران یکی از بکرترین سواحل ایران است و تخریب آن غیرقابل جبران خواهد بود.»
نیک آهنگ کوثر، تحلیلگر حوزه آب و محیط زیست، ریشه بحران را در تصمیمهای کلان حکمرانی میبیند. او یادآوری میکند که استقرار صنایع آببر در مرکز ایران از ابتدا اشتباه بوده و میگوید «ایجاد کارخانههایی مانند ذوبآهن اصفهان و فولاد مبارکه در فاصلهای دور از منابع پایدار آب از بزرگترین خطاهای حکمرانی بوده است.»
او تاکید میکند که به جای انتقال صنایع به سواحل، سیاستگذاران مسیر دیگری را انتخاب کردهاند و توضیح میدهد «این جمعبندی غلط سبب شده آب دریا را با هزینه بسیار سنگین و ردپای کربن بالا به اصفهان منتقل کنند.»
کوثر همچنین درباره تبعات زیستی شیرینسازی هشدار میدهد و میگوید: «شیرینسازی آب دریا با روش اسمز معکوس شورابههای داغ، مواد شیمیایی مضر و تلفات بالای آبزیان را به دنبال دارد، زیرا مکش شدید آب، موجودات زنده را به درون تاسیسات میکشد.»
او به نقش ساختارهای ذینفع اشاره میکند و میگوید «بخشی از ساختار مافیای آب برای کسب درآمد بیشتر این سامانهها را به دولت تحمیل میکند و برخی از تصمیم گیرندگان اصلی این پروژهها در سپاه قرار دارند.»
در پایان، کارشناسان یادآوری میکنند که بحران آب با انتقال منابع جدید حل نمیشود. اگر مدیریت مصرف اصلاح نشود، اگر کشاورزی پرمصرف الگوی خود را تغییر ندهد و اگر صنایع آببر از مناطق خشک منتقل نشوند، حتی بزرگترین پروژههای انتقال آب نیز فقط زمان میخرند و بحران را عمیقتر میکنند.
اگرچه پروژه امروز افتتاح شد اما با اینحال، پرسشهای اساسی درباره آینده آن، از هزینه انرژی تا پیامدهای اکولوژیک، همچنان بیپاسخ مانده است.